فرازمینی ها؛ از حیات فرازمینی میکروبی تا اشیای پرنده‌ ناشناس

سال‌ها است بشر این پرسش را مطرح می‌کند که آیا ما در این جهان پهناور تنها هستیم؟ و با وجود تلاش‌های متعدد، نتوانسته است به‌طور قطعی به این پرسش پاسخ بدهد.

سال‌ها است بشر این پرسش را مطرح می‌کند که آیا ما در این جهان پهناور تنها هستیم؟ و با وجود تلاش‌های متعدد، نتوانسته است به‌طور قطعی به این پرسش پاسخ بدهد.

از سده‌ی بیستم با پیشرفت فناوری فضایی و آغاز عصر فضا، فرازمینی‌ها به موضوع داغی برای پژوهشگرها و همچنین برای فرهنگ عامه تبدیل شدند. از اواسط قرن بیستم شایعاتی از شواهد عینی برخورد با موجودات سبز کوچک بر سر زبان‌ها افتاد. این شایعات به‌سرعت فراگیر شدند؛ تا جایی که به موضوع جذابی برای داستان‌ها و رمان‌های علمی تخیلی و فیلم‌های سینمایی تبدیل شدند. از طرفی دانشمندان تلاش‌های جدی خود را برای جستجوی موجودات و حیات فرازمینی آغاز کردند. این تلاش‌ها کل حیات خارج از زمین از جمله موجودات میکروبی تا حیات فرازمینی هوشمند را در بر گرفتند.

امروزه با پیشرفت فناوری تلسکوپ‌ها و ارسال کاوشگرهای بیشتر، تلاش برای جستجوی موجودات و حیات فرازمینی همچنان ادامه دارد و با وجود نرسیدن به نتایج شفاف و مشخص، پژوهشگرها دست از جستجو برنمی‌دارند و همواره این سؤال را مطرح می‌کنند که آیا ما در این جهان بی‌کران تنها هستیم؟ اما هنوز نتوانسته‌اند پاسخ قانع‌کننده‌ای برای این سؤال ارائه کنند.

در این مقاله به حدس و گمان‌ها، تلاش‌ها و پژوهش‌ها درباره‌ی موجودات فرازمینی خواهیم پرداخت. از تلاش‌های جدی برای جستجوی حیات فرازمینی در منظومه‌ی شمسی و کهکشان‌های دوردست تا شایعات و شواهد مبنی بر اشیای پرنده‌ی ناشناس (یوفو) و نقش آن‌ها در فرهنگ عامه.

جستجوی فرازمینی‌ها

عناوینی که در این مقاله خواهید خواند:

حیات فرازمینی چیست؟

حیات فرازمینی به حیاتی فرضی گفته می‌شود که ممکن است در نقطه‌ای خارج از زمین وجود داشته باشد. این حیات منشأ زمینی ندارد و انواع حیات از پروکاریوت‌های ساده تا موجودات هوشمند یا حتی موجودات خردمند را در بر می‌گیرد؛ موجوداتی که حتی ممکن است پیشرفته‌تر از انسان باشند.

بر اساس نظر بسیاری از دانشمندان، احتمال وجود حیات فرازمینی از جمله جانداران بسیار کوچک در کل جهان بسیار بالا است. این فرضیه بر اساس اندازه‌ی وسیع و قوانین متناظر فیزیکی جهان مرئی مطرح می‌شود. بر اساس این فرضیه که توسط کارل ساگان و استیون هاوکینگ ارائه شد، غیر ممکن است حیات در جای دیگری غیر از زمین وجود نداشته باشد.

از دهه‌ی ۱۹۵۰، ستاره‌شناسان فرضیه‌ی کمربند حیات را در اطراف ستاره‌ها مطرح کردند. کمربند حیات محتمل‌ترین نقطه برای رشد و رونق حیات در اطراف یک ستاره است. اکتشافات متعدد کمربند حیات در سال ۲۰۰۷ زمینه را برای تخمین میلیاردها سیاره‌ با ترکیب مشابه زمین فراهم کرد. تا سال ۲۰۱۳ تعداد کمی سیاره در محدوده‌ی کمربند حیات کشف شدند؛ اما طبق گزارش ستاره‌شناسان در ۴ نوامبر ۲۰۱۳ بر اساس داده‌های فضاپیمای کپلر، تنها در راه شیری احتمالا ۴۰ میلیارد سیاره در اندازه‌ی زمین در کمربند حیات ستاره‌ها وجود دارند که ۱۱ میلیارد از این آن‌ها در مدار ستاره‌های مشابه خورشید قرار دارند. 

حیات در راه شیری

تنها در راه شیری، ۱۱ میلیارد سیاره در مدار ستاره‌های مشابه خورشید قرار دارند

حیات زمینی؛ الگوی جستجوی حیات

حیات روی زمین به آب به‌عنوان حلالی برای واکنش‌های زیست‌شیمیایی نیاز دارد. مقادیر کافی کربن و عناصر دیگر همراه با آب امکان شکل‌گیری موجودات زنده را روی سیاره‌های سنگی مشابه زمین فراهم می‌کنند. حیات مبتنی بر آمونیاک به‌عنوان نوع دیگری از حیات پیشنهاد شده است؛ اما این حلال به اندازه‌ی آب برای شکل‌گیری حیات مناسب نیست. منطقی است که شکل‌های دیگری از حیات با حلال‌های متفاوتی مثل متان، اتان یا پروپان وجود داشته باشند. تقریبا ۲۹ ماده‌ی شیمیایی نقشی فعال در حیات جانداران زمینی دارند. نزدیک به ۹۵ درصد از موجودات زنده تنها بر شش عنصر استوار هستند: کربن، هیدروژن، نیتروژن، اکسیژن، فسفر و سولفور. این شش عنصر، بلوک‌های سازنده‌ی اولیه‌ی حیات زمینی را شکل می‌دهند؛ درحالی‌که بخش زیادی از عناصر باقی‌مانده را می‌توان در مقادیر اندکی پیدا کرد.

ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد کربن باعث بی‌رقیب شدن آن حتی در سیاره‌های دیگر شده است. اتم کربن از ویژگی منحصر‌به‌فرد تشکیل چهار پیوند شیمیایی قوی با اتم‌های دیگر از جمله اتم‌های دیگر کربن برخوردار است. این پیوند‌های کووالانسی دارای جهتی در فضا هستند؛ در نتیجه اتم‌های کربن می‌توانند اسکلت ساختارهای پیچیده‌ی سه‌بعدی مثل نوکلئیک اسیدها و پروتئین‌ها را تشکیل بدهند. کربن بیش از هر عنصر دیگری در شکل‌گیری ترکیب‌های متنوع نقش دارد. انعطاف بالای این عنصر و فراوانی آن در جهان مرئی آن را به عنصر غالب برای ترکیب شیمیایی حیات در سیاره‌های دیگر تبدیل کرده است.

حیات فرازمینی در منظومه‌ی شمسی

تاکنون کاوش‌های زیادی در سیاره‌های منظومه‌ی شمسی و به‌ویژه مریخ صورت گرفته است. بخش زیادی از این اکتشافات به جستجوی حیات در سیاره‌ها و قمرهای منظومه‌ی شمسی اختصاص داشتند. پتانسیل حیات در سیاره‌‌های سنگی مثل مریخ و قمرهای یخی بیشتر است. به‌طور کلی هر نقطه‌ای از منظومه‌ی شمسی که دارای ویژگی‌هایی مثل آب، یخ، فعالیت‌های آتشفشانی، جو و مایعات سطحی باشد پتانسیل شکل‌گیری حیات فرازمینی دارد. بر اساس استراتژی اخترزیست‌شناسی ناسا در سال ۲۰۱۵، حیات در دنیاهای دیگر احتمالا شامل حیات میکروبی است و هر نوع حیات پیچیده‌ی دیگری بر پایه‌ی حیات میکروبی استوار است.

فضاپیمای MESSENGER ناسا شواهدی از یخ آب را در عطارد مشاهده کرد. بر اساس گزارشی که در مارس ۲۰۲۰ منتشر شد، احتمال سکونت‌پذیری و شکل‌گیری حیات در بخش‌هایی از این سیاره وجود دارد. حیات در این سیاره می‌تواند به شکل جانداران میکروسکوپی کوچک باشد. عطارد در فاصله‌ی بسیار نزدیکی با خورشید قرار دارد و شرایط آن برای شکل‌گیری اشکال پیچیده‌تر حیات مناسب نیست؛ اما هنوز به داده‌های محکم‌تری درباره‌ی حیات در این سیاره وجود دارد و هیچ مدرک مستقیمی به دست نیامده است.

عطارد

زهره در گذشته‌های دور مانند زمین بود؛ اما به‌مرور با تشدید شرایط آب و هوایی و اثر گریز گلخانه‌ای به وضعیت کنونی درآمد. تا همین چند سال گذشته کسی حتی احتمال کشف حیات در این سیاره‌ی جهنمی نمی‌داد؛ اما با کشف گاز فسفین در جو این سیاره ورق برگشت و تمام نظرها به سوی این سیاره جلب شد. کشف این گاز احتمال وجود حیات در ابرهای زهره را افزایش داد.

فسفین گازی نامطبوع است که بخش عمده‌ی آن بر اثر فعالیت‌های زیستی به وجود می‌آید. برخی دانشمندان احتمال می‌دهند این گاز بر اثر فعالیت‌های احتمالی آتشفشانی زهره به وجود آمده باشد؛ اما برخی دیگر شواهد را ناکافی می‌دانند و معتقدند این گاز احتمالا منشأ زیستی دارد. با داده‌های محدود موجود به‌سختی می‌توان درباره‌ی دقت اکتشافات نظر داد. در حال حاضر ناسا روی دو پروژه‌ی اکتشافی زهره کار می‌کند. در سال‌های آینده این داده‌ها خواهند توانست حدس و گمان‌ها را به واقعیت تبدیل کنند. به هر حال حیات زهره از حیات میکروبی فراتر نخواهد رفت؛ زیرا سطح این سیاره به دلیل دمای شدید و وجود گازهای سمی برای رشد موجودات زنده مناسب نیست.

حیات در زهره

مریخ یکی از شبیه‌ترین دنیاها به زمین در منظومه‌ی شمسی است. روز این سیاره معادل ۲۴٫۵ ساعت زمینی است همچنین پوشش یخی قطبی، تغییرات فصلی و منابع وسیعی از ویژگی‌های سطحی دارد. با وجود ارسال کاوشگرها و مریخ‌نوردهای متعدد هنوز هیچ شکلی از حیات فرازمینی پیدا نشده است؛ اما شواهد زیادی به دست آمده‌اند که دانشمندان را یک قدم به سرنخ حیات نزدیک‌تر کردند. مریخ به چند دلیل نقطه‌ی خوبی برای جستجوی حیات است. در درجه‌ی اول این سیاره میلیاردها سال قبل از رودخانه‌های آب مایع و دریاچه‌های سطحی برخوردار بوده و می‌دانیم جو ضخیم مریخ در آن زمان گرمای این سیاره را حفظ می‌کرده است.

در حال حاضر مریخ‌نوردهای متعددی به کاوش در سطح سیاره‌ی سرخ می‌پردازند. برای مثال کاوشگر پرسویرنس به دنبال علائم حیات گذشته‌ی مریخ است. این کاوشگر به جمع‌آوری نمونه‌‌هایی می‌پردازد که روزی به آزمایشگاه‌های زمینی بازخواهند گشت.

از سوی دیگر در مریخ منابع آب زیرزمینی وجود دارد. آب به‌عنوان مایع حیات پتانسیل کشف حیات میکروبی را بالا می‌برد. در حال حاضر پژوهش‌های بزرگی به رصدهای راداری این منابع آبی اختصاص دارند که کیلومترها زیر سطح مریخ قرار دارند. در شرایط مشابه روی زمین، باکتری‌هایی در آب‌های زیرزمینی کشف شدند؛ در نتیجه این احتمالا برای مریخ هم افزایش می‌یابد. دسترسی به آب‌های زیر سطح مریخ دشوار است؛ اما با پیشرفت فناوری غیر ممکن نخواهد بود.

مریخ

در سده‌های گذشته تصور می‌شد ماه میزبان موجودات فرازمینی باشد. در حدود ۳٫۵ تا ۴ میلیارد سال پیش ماه دارای میدان مغناطیسی و جو و آب مایع کافی بوده است و هنوز هم در بخش‌هایی از ماه آب وجود دارد که قرار است در پروژه‌های آینده‌ی سفر به ماه از این آب برای تأمین منابع فضانوردان استفاده شود. تاکنون هیچ‌ گونه‌ای از حیات بومی به‌ویژه در سنگ‌ها و خاک ماه پیدا نشده است.

آب در ماه

موقعیت پوشش آبی ماه

سرس بزرگ‌ترین سیارک و کوچک‌ترین سیاره‌ی کوتوله در منظومه‌ی شمسی می‌تواند میزبان آب مایع زیرزمینی باشد. این سیاره‌ی کوتوله بین مریخ و سیاره مشتری قرار دارد. کاوشگر داون ناسا (Dawn) بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ به بررسی این سیارک پرداخت. دانشمندان هنوز به‌طور کامل داده‌های این بررسی را تحلیل نکرده‌اند؛ اما بر اساس پژوهش‌های متعدد در سال‌های اخیر احتمالا اقیانوسی زیرزمینی در عمق ۴۰ کیلومتری این سیارک وجود دارد که تا صدها کیلومتر کشیده شده است. این اقیانوس تقریبا شور است و همین ویژگی از انجماد آب و رسیدن دمای آن به زیر صفر درجه جلوگیری می‌کند. داون همچنین شواهدی از ترکیب‌های زیستی در سرس پیدا کرد که می‌توانند مواد خام حیات را تشکیل بدهند.

اما سکونت‌پذیری سرس با پرسش‌های زیادی همراه است. شواهد مربوط به آب زیرسطحی و مواد زیستی کاملا جدید هستند و حتی در صورت وجود تمام این شواهد، نیاز به منبع انرژی و گرما وجود دارد تا آب و مواد زیستی بتوانند برای تشکیل حیات با یکدیگر واکنش بدهند. حتی در این صورت هم یافتن حیات در این سیارک مستلزم حفاری تا اعماق و دسترسی به آب و بررسی آن است. در نهایت، سرس ۱۳ مرتبه کوچک‌تر از زمین است و هنوز مشخص نیست جاذبه‌ی آن بتواند بر حیات تأثیر بگذارد و از آنجا که زمین قطب‌نمای سکونت‌پذیری است، اندازه‌ی کوچک سرس شاید ویژگی مثبتی نباشد.

سیاره کوتوله سرس

اروپا، قمر مشتری دارای پوسته‌ای یخی با ضخامت ۱۶ تا ۲۱ کیلومتر است که بخش زیادی از اقیانوس‌های زیرسطحی این قمر را می‌پوشاند. این اقیانوس‌ها بر اثر نیروهای جزر و مدی گرم می‌شوند. بر اساس فرضیه‌ها، افزایش گرما می‌تواند سیستم گردشی داخلی را به وجود بیاورد که منجر به حرکت آب و احیای یخ‌های سطحی به‌صورت منظم شود. این یعنی بستری اقیانوس با سطح آن در تعامل است و اگر برای بررسی حیات در اقیانوس‌های زیر سطح نیازی به حفاری تا اعماق بالا نیست. دانشمندان همچنین منابعی از مواد معدنی مشابه خاک رس را پیدا کردند که مرتبط با مواد زیستی اروپا هستند.

همچنین گمان می‌رود پرتوهای فضایی با برخورد به سطح یخی اروپا اکسیژن تولید کنند؛ این عنصر در نهایت راه خود را به اقیانوس‌های زیر سطح پیدا می‌کند و ممکن است در شکل‌گیری حیات نقش داشته باشد. به‌طور کلی، اروپا از تمام مواد اولیه‌ی حیات برخوردار است. یکی از اهداف مأموریت JUICE بررسی دقیق اروپا است و مأموریت دیگر که به بررسی اختصاصی اروپا اختصاص دارد، اروپا کلیپر است. فضاپیمایی که در ارتفاعات پائین از سطح این قمر پرواز می‌کند و به بررسی ویژگی‌های سطحی و محیط زیرسطحی آن خواهد پرداخت. کلیپر در سال ۲۰۲۴ پرتاب خواهد شد و در سال ۲۰۳۰ به اروپا خواهد رسید.

قمر اروپا

تایتان، بزرگ‌ترین قمر زحل است. این قمر ویژگی‌هایی کاملا متفاوت با دیگر قمرها و دنیاهای منظومه‌ی شمسی دارد. تایتان پس از زهره و زمین تنها دنیای سنگی با جو پایدار و ضخیم است. این قمر همچنین دارای دریاچه‌ها و رودخانه‌های مایع سطحی است؛ اما این دریاها از آب تشکیل نشده‌اند بلکه ترکیب آن‌ها از متان و دیگر هیدروکربن‌ها است. تایتان غنی از مواد زیستی و همچنین مواد خام مورد نیاز برای حیات است. همچنین ممکن است اقیانوس‌های زیرسطحی در این قمر وجود داشته باشند که از آب تشکیل شده‌اند؛ اما این ادعا نیاز به بررسی بیشتری دارد.

مأموریت دراگن فلای ناسا به بررسی تایتان اختصاص دارد. این کاوشگر هلیکوپتری بدون سرنشین است که در طول مأموریت خود به بررسی مستقیم جو تایتان می‌پردازد و از ترکیب زیستی و شیمیایی آن پرده برمی‌دارد. دراگن‌فلای در سال ۲۰۲۷ پرتاب خواهد شد و تا سال ۲۰۳۴ به تایتان خواهد رسید.

تایتان

انسلادوس ششمین قمر بزرگ زحل است که سطح آن به‌طور کامل از یخ پوشیده شده و یکی از انعکاسی‌ترین سطوح را در میان اجرام منظومه‌ی شمسی دارد. فعالیت‌هایی زیر سطح این قمر در جریان است. یخ‌فشان‌هایی که از سطح انسلادوس منتشر می‌شوند، حاوی هزاران ترکیب مختلف از جمله آب شور، آمونیاک و مولکول‌های زیستی مثل متان و پروپان هستند. تصور می‌شود انسلادوس از اقیانوس شور زیرسطحی برخوردار باشد. بر اساس شواهد ناسا، فعالیت‌ گرمابی زیر سطح انسلادوس منبع گرمای مورد نیاز برای شکل‌گیری و تکامل حیات را فراهم می‌کند. در سال‌های گذشته طرح‌های پیشنهادی متعددی برای بررسی انسلادوس ارائه شدند که همه به جستجوی علائم حیات در زیر سطح انسلادوس اختصاص دارند.

انسلادوس

گانیمد بزرگ‌ترین قمر مشتری و بزرگ‌ترین قمر در کل منظومه‌ی شمسی است. این قمر مانند تعدادی از قمرهای دیگر منظومه‌ی زحلی و مشتری، دارای پوششی یخی است؛ اما زیر این پوسته‌ی یخی اقیانوس سراسری زیرزمینی آب شوری قرار دارد که ممکن است مقدار آن از آب کل اقیانوس‌های زمین بیشتر باشد. طبیعتا آب می‌تواند میزبان احتمالی حیات باشد. این قمر همچنین دارای جو رقیق اکسیژنی است. گانیمد همچنین دارای ویژگی منحصر‌به فردی است که بسیاری از قمرهای منظومه‌ی شمسی فاقد آن هستند: میدان مغناطیسی. وجود میدان مغناطیسی برای محافظت از دنیاها در برابر پرتوهای مضر خورشید ضروری است.

اما گانیمد بی‌نقص نیست. بررسی اقیانوس زیرسطحی آن کار دشواری است؛ در نتیجه حتی در صورت وجود حیات روی این قمر، به‌سختی می‌توان آن را پیدا کرد. تاکنون هیچ مأموریت اختصاصی برای بررسی گانیمد در نظر گرفته نشده است؛ اما کاوشگر JUICE در سال ۲۰۳۲ به بررسی دقیق‌تر این قمر خواهد پرداخت. این کاوشگر فرصت خواهد یافت با استفاده از رادار خود به شکلی دقیق سرنخ‌های احتمالی حیات در این سیاره را آشکار کند.

گانیمه

کالیستو قدیمی‌ترین سطح را در منظومه‌ی شمسی دارد و یکی از دیگر قمرهایی است که اقیانوس زیرسطحی در عمق تقریبی ۲۵۰ کیلومتری دارد. این قمر همچنین دارای جوی نازک از هیدروژن، کربن‌ دی‌اکسید و اکسیژن است که از نظر تنوع شباهت زیادی به زمین دارد. اما احتمال وجود حیات در کالیستو به اندازه‌ی دنیاهای دیگر بالا نیست؛ زیرا این قمر بسیار سرد است. فرصت بررسی دقیق‌تر کالیستو از طریق مأموریت JUICE حاصل خواهد شد.

قمر کالیستو

آیو با وجود بیش از ۴۰۰ آتشفشان فعال، فعال‌ترین دنیا از نظر زمین‌شناختی در منظومه‌ی شمسی است. یکی از دلایل این فعالیت، نیروهای جزر و مدی ناشی از داخل آیو هستند که بر اثر کشش گرانشی بین مشتری و دیگر قمرها به وجود می‌آیند. فعالیت‌های آتشفشانی پوششی عظیم از سولفور و سولفور دی‌اکسید را در سطح و جو آیو به وجود می‌آورند. احتمال وجود اقیانوس زیرسطحی در آیو هم وجود دارد؛ اما ساختار این اقیانوس از ماگما است نه آب.

حیات روی آیو تقریبا بعید است؛ اما ممکن است مناطقی در سطح آیو یا زیر سطح آن وجود داشته باشند که درگیر فعالیت آتشفشانی نباشند. مناطقی با دمای معتدل‌تر که شکل‌های سخت‌جان حیات در آن‌ها شکل می‌گیرند. امکان بررسی مستقیم این حیات وجود ندارد؛ اما در صورت خوش‌شانسی، می‌توان به شواهدی دست یافت. بهترین فرصت برای بررسی ایو، مأموریت IVO (ناظر آتشفشانی آیو) است که در صورت تصویب، در سال ۲۰۲۹ پرتاب خواهد شد.

قمر آیو

تریتون بزرگ‌ترین قمر نپتون و یکی از عجیب‌ترین دنیاهای منظومه‌ی شمسی است. تریتون یکی از پنج قمر منظومه‌ی شمسی با سطحی فعال است. یخ‌فشان‌های فعالی در سطح این قمر وجود دارند که گاز نیتروژن منجمد از خود منتشر می‌کنند. بخش زیادی از سطح تریتون را نیتروژن جامد تشکیل می‌‌دهد و پوسته‌ی آن از یخ آب تشکیل شده است این قمر همچنین دارای گوشته‌ای یخی است. با وجود سرمای شدید، به نظر می‌رسد فعالیت‌هایی گرمایی بر اثر نیروهای جزر و مدی درون این سیاره شکل گرفته باشند. این نیروها بر اثر کشش گرانشی تریتون و نپتون به وجود می‌آیند و می‌توانند به گرم شدن آب‌ و بالا آمدن مواد زیستی کمک کنند.

اما یافتن حیات در تریتون هدف بسیار دور از دسترسی است. تنها کاوشگر وویجر ۲ در سال ۱۹۸۹ به بررسی این قمر پرداخته است. بهترین فرصت برای بررسی تریتون مأموریت Trident خواهد بود که قرار است پس از مأموریت‌ ناسا به زهره در دهه‌ی جاری پرتاب شود.

قمر تریتون

حیات در سیاره‌های فراخورشیدی

از سال ۱۹۹۲ تاکنون بیش از ۴۰۰۰ سیاره‌ی فراخورشیدی کشف شده‌اند. دانشمندان در این سیاره‌ها هم به دنبال پاسخ به پرسش دیرینه‌ی خود هستند: آیا ما تنها هستیم؟ چه عاملی یک سیاره‌ی فراخورشیدی را سکونت‌پذیر می‌سازد و چه شرایطی برای رشد حیات در این سیاره‌ها لازم است.

دانشمندان در ارزیابی پتانسیل حیات در دنیاهای دیگر، در درجه‌ی اول به بررسی اندازه، جرم و جو سیاره می‌پردازند. به عقیده‌ی بسیاری از ستاره‌شناسان، سیاره‌های فراخورشید سکونت‌پذیر در محدوده‌ی کمربند حیات سیاره‌ی خود قرار دارند. برخی ستاره‌شناس‌ها جستجوی خود را محدود به سیاره‌های سنگی کرده‌اند که در محدوده‌ی کمربند حیات ستاره‌ی خود قرار دارند.

تلسکوپ فضایی کپلر تاکنون چند هزار سیاره‌ی کاندید را شناسایی کرده که از این میان، ۱۱ درصد ممکن است مثبت کاذب باشند. به‌طور میانگین، حداقل یک سیاره به ازای هر ستاره وجود دارد. از هر پنج ستاره‌ی مشابه خورشید حداقل یکی از آن‌ها دارای سیاره‌ای مشابه زمین در کمربند حیات خود است. نزدیک‌ترین سیاره تنها ۱۲ سال نوری از زمین فاصله دارد. با فرض وجود ۲۰۰ میلیارد ستاره در راه شیری، تعداد سیاره‌های مشابه زمین می‌تواند به ۱۱ میلیارد برسد و اگر کوتوله‌های سرخ را هم در این محاسبه بیاوریم، این تعداد به ۴۰ میلیارد خواهد رسید.

نزدیک‌ترین سیاره‌ی فراخورشیدی شناخته‌شده پروکسیما قنطورس b است که در فاصله‌ی ۴٫۲ سال نوری از زمین در قسمت جنوبی صورت فلکی قنطورس قرار دارد. به‌طور کلی، ستاره‌های کوچک‌‌تر از جمله کوتوله‌های سرخ از رایج‌ترین ستاره‌های موجود در راه شیری هستند و کمربند حیات آن‌ها بسیار نزدیک به ستاره است. یکی از این نمونه‌ها منظومه‌ی TRAPPIST-1 است. سیاره‌هایی که در کمربند حیات این ستاره‌ها قرار دارند بسیار به ستاره‌ی خود نزدیک هستند و در معرض پرتوهای شدید ایکس و فرابنفش قرار دارند که صدها هزار بار شدیدتر از پرتوهای دریافتی زمین هستند.

حیات روی سیاره‌های دیگر ممکن است هیچ شباهتی به زمین نداشته باشد؛ اما حداقل می‌توانیم با داده‌های موجود، به جستجوی حیاتی که می‌شناسیم برویم؛ زیرا جستجوی چنین حیاتی آسان‌تر است. بسیاری از سیاره‌های سنگی شناخته‌شده تقریبا هم‌اندازه با زمین هستند و همین مسئله می‌تواند احتمال حیات در چنین سیاره‌هایی را افزایش بدهد.

از سویی اغلب دنیاهای زمین مانند در اطراف ستاره‌های کوتوله‌ی سرخ مشاهده شده‌اند؛ کشف سیاره‌های مشابه زمین در مدار سیاره‌های مشابه خورشید کار دشواری است. کوتوله‌های سرخ زبانه‌های قدرتمندی از سطح خود منتشر می‌کنند. این زبانه‌ها می‌توانند حیات سیاره‌های موجود در مدار این ستاره‌ها را از بین ببرند.

با توجه به شرایط و تکامل حیات زمین از حدود ۴ میلیارد سال پیش، می‌توان نتیجه گرفت ستاره‌های مشابه خورشید شرایط بهتری برای حیات فراهم می‌کنند و کاندیداهای مناسب‌تری برای جستجوی حیات فرازمینی هستند. از سویی ستاره‌های زرد نوع G مشابه خورشید، عمر کوتاه‌تری دارند و تعداد آن‌ها در راه شیری کمتر است.

پروکسیما قنطورس

تصویر مفهومی از سیاره‌ی پروکسیما قنطورس b. این سیاره‌ی سنگی نزدیک‌ترین سیاره‌ی فراخورشیدی به زمین است که در کمربند حیات ستاره‌ی خود قرار دارد.

حیات فرازمینی هوشمند

هوش و فناوری در طول دوره‌ای پایدار از عمر خورشید، در زمین به وجود آمده‌اند. مزایای متعددی برای هوش و فناوری وجود دارد؛ اما این پیشرفت‌ها می‌توانند به فاجعه‌های بوم‌شناختی، تخلیه‌ی منابع طبیعی و حتی جنگ هسته‌ای منجر شوند. با وجود چنین فاجعه‌هایی، محیط فیزیکی زمین از میلیاردها سال پیش تقریبا ثبات خود را حفظ کرده است.

مراحل زیادی برای تکامل هوش و فناوری لازم است و تمام سیاره‌های سکونت‌پذیر این قابلیت را ندارند. از طرفی به عقیده‌ی برخی کارشناسان تمدن‌های فرازمینی با رسیدن به سطح مشخصی از فناوری نابود می‌شوند. بر اساس تخمین‌ها میلیاردها سیاره‌ی مناسب در کهکشان وجود دارد و با حساب اینکه شرایط حیات برخی سیاره‌ها مناسب باشد و میلیاردها سال تکامل را طی کرده باشند و حتی بخشی کوچکی از تمدن‌های فناورانه با امنیت از مراحل اولیه‌ی بلوغ فناوری عبور کرده باشند، تعداد تمدن‌های هوشمند کهکشان باز هم زیاد خواهد بود.

به‌سختی می‌توان تعداد چنین تمدن‌هایی را تخمین زد. نظرات با یکدیگر متفاوت هستند؛ اما بر اساس بهترین حدس تقریبا یک میلیون تمدن در راه شیری وجود دارند که در سطح فناوری زمین یا فراتر از آن هستند. اگر این تمدن‌ها به‌صورت تصادفی در فضا توزیع شده باشند، فاصله‌ی بین ما و نزدیک‌ترین تمدن نزدیک به ۳۰۰ سال نوری خواهد بود. از این رو مخابره‌ی اطلاعات یک‌طرفه بین ما و تمدنی دیگر، حداقل ۳۰۰ سال و در صورت دریافت پاسخ، ۶۰۰ سال به طول خواهد انجامید.

معادله‌ی دریک برای تخمین تعداد تمدن‌های فرازمینی فعال در راه شیری به کار می‌رود. فرانک دریک در سال ۱۹۶۱ این معادله را ارائه کرد. البته هدف او تنها اندازه‌گیری تعداد تمدن‌ها نبود؛ بلکه به دنبال راهی برای شبیه‌سازی گفتگویی علمی در اولین نشست علمی مؤسسه‌ی SETI بود.

یکی از چالش‌های اصلی معادله‌ی دریک این است که ستاره‌شناسان هیچ عدد قطعی برای متغیرهای آن ندارند؛ در نتیجه هرگونه محاسبه‌ی مربوط به معادله‌ی دریک در حد تخمین باقی مانده است. البته اکتشافات در برخی حوزه‌ها باعث شده ستاره‌شناسان به روش‌های بهتری برای حل معادله برسند.

معادله دریک

پارادوکس یا تناقض فرمی برگرفته از نام انریکو فرمی (فیزیک‌دان ایتالیایی-آمریکایی) است. این تعریف به تناقض بین نبود شواهد برای تمدن‌های فرازمینی و تخمین‌های مرتبط برای احتمال وجود آن‌ها اشاره دارد (از جمله تخمین‌های خوش‌بینانه‌ی معادله‌ی دریک). این پارادوکس حقایق ذیل را مطرح می‌کند:

  • میلیاردها ستاره‌ی مشابه خورشید در راه شیری وجود دارند.
  • به احتمال زیاد تعدادی از این ستاره‌ها میزان سیاره‌های مشابه زمین در کمربند حیات خود هستند.
  • بسیاری از این ستاره‌ها و در نتیجه سیاره‌های آن‌ها، بسیار کهن‌سال‌تر از خورشید هستند. اگر زمین سیاره‌ای معمولی باشد، ممکن است تمدن هوشمند برخی سیاره‌ها بسیار پیش‌تر از زمین شکل گرفته باشد.
  • برخی از این تمدن‌ها به فناوری سفرهای میان‌ستاره‌ای دست یافته‌اند و از انسان‌های زمینی بسیار پیش‌تر هستند.
  • حتی با سرعت آهسته‌ی سفرهای میان‌ستاره‌ای، می‌توان کل کهکشان راه شیری را در چند میلیون سال پیمایش کرد.
  • از آنجا که تعداد زیادی از ستاره‌های مشابه خورشید میلیاردها سال کهن‌سال‌تر از خورشید هستند، زمین ممکن است در گذشته توسط تمدن‌های فرازمینی یا حداقل کاوشگرهای آن‌ها مورد بازدید قرار گرفته باشد.
  • اما هیچ مدرک قانع‌کننده‌ای برای تمام این اتفاقات وجود ندارد.

تلاش‌های متعددی برای توضیح تناقض فرمی صورت گرفته‌اند. این پارادوکس سه احتمال را مطرح می‌کند:

  •  تمدن‌های هوشمند بسیار کمیاب‌اند.
  • عمر چنین تمدن‌هایی کوتاه است و معمولا خود را نابود می‌کنند.
  • تمدن‌های هوشمند وجود دارند؛ اما انسان قادر به دیدن آن‌ها نیست.

تناقض فرمی

روش‌های جستجوی حیات فرازمینی

جستجوی علمی حیات فرازمینی به دو روش مستقیم و غیر مستقیم انجام می‌شود.

جستجوی دانشمندان برای کشف آثار زیستی از طریق بررسی سطوح سیاره‌ها و بررسی شهاب‌سنگ‌ها در دسته‌ی روش‌های مستقیم قرار می‌گیرد؛ اما با وجود کشف مواد و عناصر لازم برای حیات، هنوز هیچ‌گونه شواهد مستقیم از وجود حیات میکروبی در سطح هیچ کدام از اجرام منظومه‌ی شمسی به دست نیامده است و مأموریت‌ها و اکتشافات ادامه دارند.

از سوی دیگر شواهد و اکتشافات مربوط به گذشته‌ی زمین تأثیر زیادی بر درک سیاره‌های فراخورشیدی مشابه زمین و حتی شکل‌گیری دیگر اجرام منظومه‌ی شمسی دارند. در اگوست ۲۰۱۱ ناسا بر اساس بررسی شهاب‌سنگ‌هایی که روی زمین پیدا شده بود، نشان داد که اجزای DNA و RNA (آدنین، گوانین و مولکول‌های زیستی مربوطه) می‌توانند منشأ فرازمینی داشته باشند.

پروژه‌هایی مثل SETI (جستجوی هوش فرازمینی هوشمند) برای یافتن سیگنال‌های میان‌ستاره‌ای الکترومغناطیسی تمدن‌های دیگر، کهکشان را رصد می‌کنند. اگر تمدنی پیشرفته وجود داشته باشد، هیچ تضمینی نیست سیگنال‌های رادیویی در جهت زمین منتشر شوند. طول زمان مورد نیاز یک سیگنال برای پیمایش فضا به این معنی است که هر سیگنالی کشف شود، در گذشته‌های دور منتشر شده است. وجود عناصر سنگین در طیف نور ستاره، اثر زیستی دیگری برای کشف تمدن‌های فرازمینی است.

جستجوی هوش فرازمینی SETI

SETI از تلسکوپ‌های رادیویی برای ردیابی سیگنال‌های فرازمینی استفاده می‌کند.

توسعه‌ی جامعه‌ی آماری: گروهی از پژوهشگران دانشگاه منچستر، نمونه‌ی آماری جستجوی حیات فرازمینی را از ۱۴۰۰ ستاره به ۲۸۰ هزار ستاره رساندند. طبق نتایج، کمتر از ۰٫۰۴ درصد از منظومه‌های ستاره‌ای دارای پتانسیل میزبانی تمدن‌های پیشرفته با فناوری‌های یکسان یا کمی پیشرفته‌تر از انسان قرن بیست و یک هستند. پژوهشگرها برای اولین‌ بار از فیلترها و شروط جدیدی برای جست‌وجوی حیات هوشمند استفاده کردند. در این جست‌وجو فرض می‌شود اشکال بالقوه‌ی حیات هوشمند دارای فناوری مخابراتی پیشرفته هستند.

با توجه به معیارهای یادشده، پژوهشگرها تنها قادر به کشف تمدن‌های پیشرفته و هوشمندی هستند که از امواج رادیویی برای برقراری ارتباط استفاده می‌کنند و درنتیجه نمی‌توانند صرفا شکل ساده‌ی حیات یا تمدن‌های غیر پیشرفته را پیدا کنند.

پژوهشگرها بر اساس داده‌های فضاپیمای گایا متعلق به آژانس فضایی اروپا، به محاسبه‌ی مجدد محدودیت‌ها روی ستاره‌های موجود در میدان دید تلسکوپ رادیویی پرداختند. فضاپیمای گایا تاکنون به اندازه‌گیری فاصله‌ی بیش از یک میلیارد ستاره پرداخته است. آن‌ها با انتخاب ستاره‌های دوردست (تا مسافت ۳۳ هزار سال نوری) می‌توانند مجموعه انتخاب‌های محتمل را از ۱۳۲۷ به بیش از ۲۸۸ هزار ستاره برسانند.

بررسی آلودگی سیاره‌های فراخورشیدی: بر اساس پژوهش ناسا، اگر تمدن فرازمینی پیشرفته‌ای در منظومه‌ی ستاره‌ای مجاور وجود داشته باشد، می‌توان از طریق آلودگی جوّی سیاره به‌ وجود آن پی برد. برای این منظور، دانشمندان گاز نیتروژن دی‌اکسیدی را باید جست‌وجوی کنند که روی زمین از طریق سوزاندن سوخت‌های فسیلی یا از طریق منابع غیر صنعتی مثل فعالیت‌های بیولوژیکی، صاعقه و آتشفشان‌ها تولید می‌شود.

ارسال پیام به هوش فرازمینی (METI): بخش عمده‌ای از این تلاش‌ها توسط مؤسسه‌ی جستجوی هوش فرازمینی (SETI) در کالیفرنیا سازماندهی شدند؛ اما تاکنون هیچ موفقیتی به دست نیامده است. برخی دانشمندان به دنبال برنامه‌ای فعال‌تر به نام ارسال پیام به هوش فرازمینی (METI) هستند. این برنامه فقط شامل شنیدن نیست؛ بلکه شامل ارسال پیام‌های قدرتمند به دیگر ستاره‌ها و برقراری ارتباط است. به این ترتیب سرعت جستجو افزایش می‌یابد و حتی ممکن است سیگنال‌هایی دریافت شود.

فرازمینی ها در تمدن های باستانی

آثار تماشایی باستانی متعددی روی زمین وجود دارند که بسیار سنگین، عظیم و پیچیده هستند. بر اساس باورهای دیرینه، فرازمینی‌ها در ساخت چنین آثاری نقش داشته‌اند. این ادعا هرگز اثبات نشده است؛ اما روایت‌های جالبی در میان فرهنگ عامه مطرح کرده است.

سازه‌هایی مثل اهرام مصر، خطوط نازکا و بسیاری از آثار وجود دارند که بر اساس باور برخی، بر اساس دستورالعملی خاص ساخته شده‌اند. شاید موجوداتی که این سازه‌های عظیم را ساختند از سیاره‌هایی دیگر آمده باشند. قطعا فکر کردن به اینکه فرازمینی‌ها روزی از زمین بازدید کرده‌اند هیجان‌انگیز و سرگرم‌کننده است. به هر حال انسان هم مرزهای کاوش را جابه‌جا کرده و به سیاره‌هایی مثل مریخ دسترسی پیدا کرده است؛ اما حقیقت این است که هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان بدهد فرازمینی‌ها واقعا اینجا بوده‌اند و تعریف‌های ماوراء طبیعی برای دستاوردهای انسان به معنی چشم‌پوشی از دستاوردهای عصر باستان در مدیریت و ساخت سازه‌های حیرت‌انگیز روی زمین است. در ادامه به برخی نقاطی که سال‌ها گمان می‌شود به دست فرازمینی‌ها ساخته شده‌اند اشاره می‌کنیم:

این معبد که در پرو واقع شده است، از سنگ‌های متعددی ساخته شده که مانند یک پازل روی یکدیگر قرار گرفته‌اند. به عقیده‌ی برخی افراد در دوران باستان از دوستان فرازمینی خود برای ساخت این بنا کمک گرفته‌اند. دیوارهای ۱۰۰۰ ساله‌ی این بنا از سنگ‌هایی ساخته‌ شده‌اند که وزن هر یک تقریبا به ۳۶ تن می‌رسد و پس از طی مسافت ۳۲ کیلومتری، بلند شده‌اند و با دقتی بالا روی یکدیگر قرار گرفته‌اند. چگونه یک فرهنگ کهن می‌تواند به این دستاورد مهندسی برسد؟

اخیرا باستان‌شناسان ردهایی از سیستم‌های طناب و اهرمی پیدا کردند که امپراطوری اینکا برای حمل و نقل سنگ‌ از آن‌ها استفاده می‌کرد؛ این سیستم بیشتر به قدرت و نبوغ وابسته است تا معماران فرازمینی.

ساکسی هوامان

فلاتی مرتفع و خشک در جنوب شرق لیما، خطوط سفید را نشان می‌‌دهد که روی بدنه‌ی صحرا حکاکی شده‌اند. این خطوط به نظر تصادفی می‌رسند؛ ولی با اتصال آن‌ها می‌توان به ۳۰۰ شکل هندسی و ۷۰ شکل از حیوانات از جمله عنکبوت، میمون و مرغ مگس‌خوار رسید. طول بزرگ‌ترین شکل‌ها به ۳۶۰ متر می‌رسد که از نمای هوایی بهتر دیده می‌شوند. به عقیده‌ی دانشمندان، قدمت این خطوط تقریبا به دو هزار سال می‌رسد و به دلیل سن، اندازه و نمای هوای و همچنین ماهیت اسرارآمیز یکی از بهترین نمونه‌های شک‌برانگیز ساخت فرازمینی‌ها روی زمین در نظر گرفته شدند. در غیر این صورت چگونه تمدنی باستانی می‌تواند این طرح‌ها را بدون پرواز کردن و دیدنشان از نمای هوایی بسازد و چرا باید این کار را انجام بدهد؟

به عقیده‌ی باستان‌شناسان این خطوط با حذف لایه‌ی فوقانی سنگ‌ها و نمایش لایه‌های سفید‌تر زیرین ساخته شده‌اند. خطوط نازکا برای اولین بار در اوایل سده‌ی ۱۹۰۰ میلادی بررسی شدند. پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهند این خطوط برای مراسم مذهبی یا جشن‌های مرتبط با آب و حاصلخیزی به کار می‌رفتند. علاوه بر نمای هوایی، می‌توان اشکالشان را از تپه‌های اطراف هم نظاره کرد.

خطوط نازکا

خارج از قاهره در جیزه، مشهورترین اهرام مصر از بیابان سر برآورده‌اند. اهرام جیزه در بیش از ۴۵۰۰ سال پیش مقبره‌هایی برای دفن ملکه و فرعون‌های مصری بودند؛ اما مصری‌ها دقیقا چگونه چنین اهرام عظیمی را ساختند؟ هرم بزرگ از میلیون‌ها سنگ تراشیده‌شده ساخته شده است که وزن هر کدام حداقل به دو تن می‌رسد. حتی با وجود جرثقیل‌های امروزی و دیگر تجهیزات ساخت و ساز، ساخت هرمی به اندازه‌ی هرم خوفو چالشی بزرگ است.

از طرفی بر اساس محاسبات نجومی، هرم‌ها هم‌تراز با ستاره‌های کمربند اوریون هستند. نظریه‌پردازان فرازمینی اغلب به این حقیقت اشاره می‌کنند که این سه هرم ساختار بهتری نسبت به قرن‌های گذشته دارند. البته آن‌ها این حقیقت را نادیده می‌گیرند که معماری در طول قرن‌ها به‌تدریج پیشرفت کرده است؛ اما آیا می‌توان گفت اهرام مصر ساخت دست فرازمینی‌ها هستند؟ نه دقیقا. دانشمندان هنوز از چگونگی ساخت اهرام مصر و همچنین سرعت بالای آن‌ها اطمینان ندارند؛ اما بر اساس شواهد، بالا بردن این سنگ‌ها توسط هزاران نفر انجام شده‌ است.

اهرام مصر

دایره‌ای بزرگ از سنگ‌ها که وزن برخی از آن‌ها به ۵۰ تن می‌رسد در سالسبری انگلستان قرار گرفته‌ است. این دایره که به استون‌هنج معروف است، بسیاری را بر آن داشته که آن‌ را مدلی از منظومه‌ی شمسی در نظر بگیرند که فرازمینی‌ها از آن به‌عنوان سکوی فرود استفاده می‌کردند. اما چگونه این سنگ‌های بزرگ صدها کیلومتر جابه‌جا شده و در این نقطه قرار گرفته‌اند؟ کسی دقیقا نمی‌داند معنی استون‌هنج چیست؛ اما فرازمینی‌ها توضیح خوبی برای این سازه نیستند. دانشمندان نشان داده‌اند می‌توان چنین سازه‌ای را با استفاده از فناوری ۵۰۰۰ سال پیش ساخت. امروزه این سنگ‌ها هم‌تراز با خورشیدگرفتگی و ماه‌گرفتگی و تحویل سال‌ها هستند و نشان می‌دهند سازندگان استون‌هنج با این بنا چشم به آسمان می‌دوختند.

استون هنج

تئوتیهواکان به معنی شهر خدایان، شهری باستانی در مکزیک است که به خاطر معابد هرمی‌شکل و ترازبندی‌های نجومی‌اش معروف شده است. این شهر که در حدود ۲۰۰۰ سال پیش ساخته شد، به دلیل اندازه‌، سن و پیچیدگی سازه‌ها این شک را به وجود آورده که توسط موجوداتی غیر از انسان ساخته شده است.

دانشمندان گمان می‌کنند در طول قرن‌ها، ترکیبی از فرهنگ‌ها از جمله مایاها، زاپوتک‌ها و میکستک‌ها این شهر را ساخته‌اند که میزبان بیش از ۱۰۰ هزار نفر بوده است. تئوتیهواکان با شواهدی مثل نقاشی‌های دیواری، ابزار، سیستم حمل و نقل و کشاورزی پیشرفته بسیار از زمان خود جلوتر بود.

تئوتیهواکان

مجسمه‌های غول‌آسای جزیره‌ی ایستر از نظر الگوی ساخت و ساز دقیقا مشابه سازه‌های عظیم در نقاط دیگر دنیا هستند و چنین پرسش‌هایی را مطرح می‌کنند: این مجسمه‌ها چگونه در حدود بیش از ۱۰۰۰ سال پیش ساخته‌ شدند؟ چگونه موآی (نمادهای جزیره‌ی ایستر) به ایستر راه پیدا کردند؟

نزدیک به ۹۰۰ پیکره‌ی انسانی که از سنگ ساخته‌ شده‌اند، در دامنه‌های آتشفشانی این جزیره قرار دارند. طول متوسط این پیکره‌ها چهار متر و وزن هر کدام به ۱۴ تن می‌رسد. بیش از ۴۰۰ مجسمه هنوز در مناطق مختلف ساخت و ساز وجود دارند و برخی از آن‌ها که تکمیل شده‌ بودند، در انتظار انتقال به محله‌ی استراحت مورد نظر به سر می‌بردند.

دلیل حجاری موآی‌ها هنوز مشخص نیست؛ اما به عقیده‌ی برخی، این مجسمه‌ها به دلایل مذهبی یا آیینی ساخته شده‌اند. مشخص نیست چه بر سر تمدن راپا نویی آمده است؛ اما بر اساس نظریه‌ای پیشتاز تمدن آن‌ها به دلایل محیطی نابود شد و اگر فرازمینی‌ها آنجا بودند، می‌توانستند حداقل از این اتفاق جلوگیری کنند.

جزیره ایستر

اشیای پرنده‌ی ناشناس (UFO)

شیء پرنده‌ی ناشناس (UFO) یا یوفو به هر پدیده‌ی هوایی گفته می‌شود که به‌صورت آنی قابل شناسایی یا قابل توجیه نباشد. اغلب یوفوهای شناسایی‌شده اشیا و پدیده‌های معمولی بودند. اصطلاح یوفو برای اولین بار در پروژه‌ی Blue Book به سرپرستی ادوارد جی راپلت ابداع شد؛ اما امروزه یوفو در سطح گسترده‌ای به فضاپیماهای فرازمینی‌ها گفته می‌شود که بر اساس ادعای برخی، شاهدان عینی آن‌ها را دیده‌اند. بسیاری از یوفوها به شکل بشقاب‌پرنده توصیف شدند.

بررسی‌ها و مطالعات زیادی روی گزارش‌های یوفوی سراسر جهان صورت گرفته است. پژوهش‌ها در ایالات‌متحده در اواخر دهه‌ی ۱۹۴۰ میلادی شروع شدند. این پژوهش‌ها شامل پروژه‌های Grudge، Sign و Blue Book بودند. پروژه‌ی بلو بوک در ۱۹۶۹-۱۹۷۰ متوقف شد.

گزارش نورها و اشیای پرنده‌ی ناشناس قدمتی به اندازه‌ی طول تاریخ انسان دارند. به عقیده‌ی برخی، این اشیا را می‌توان در گروه پدیده‌ها یا اشیای معمولی قرار داد؛ درحالی‌که گروهی به نام یوفولوژیست‌ها با این ادعا مخالف هستند و معتقدند فرضیه‌های متعددی درباره‌ی این اشیاء وجود دارد. بحث یوفو حتی امروز هم بحث داغی در فرهنگ عامه‌ی جهان است و به موضوع ثابت فیلم‌های علمی تخیلی، سریال‌های تلویزیونی و دیگر رسانه‌ها تبدیل شده است.

عکس منسوب به یوفو

تصویر منتسب به یوفو در پاسائیک نیوجرسی؛ این تصویر در ۳۱ جولای ۱۹۵۲ ثبت شده است.

تاریخچه یوفو

گزارش اشیای پرنده‌ی ناشناس به قرن‌ها پیش بازمی‌گردد. این اشیا با چشم غیر مسلح هم قابل رؤیت بودند. البته بخش عمده‌ای از این ادعاها به پدیده‌های نوری جوی اشاره دارند. یکی از این نمونه‌ها دنباله‌دار هالی است که برای اولین بار ستاره‌شناسان چینی آن را در ۲۴۰ پیش از میلاد و احتمالا ۴۶۷ پیش از میلاد گزارش کردند. آن‌ها معمولا دنباله‌دارها و پدیده‌های این‌چنینی را رویداد فراطبیعی می‌دانستند. برخی از پژوهشگران کنونی یوفو شباهت‌هایی بین برخی نمادهای مذهبی در نقاشی‌های قرون وسطا و گزارش‌های یوفو پیدا کردند.

از قرن بیستم به بعد و با توجه به پیشرفت چشمگیر فناوری فضایی و افزایش سیگنال‌های مختلف، گزارش‌های یوفو به شکل چشمگیری افزایش یافتند. برخی از این گزارش‌ها بر اثر خطای دید یا پدیده‌های جوی و آب و هوایی و حتی پرواز پرندگان منتشر شدند؛ اما برخی دیگر هم همچنان ناشناس مانده‌اند و توضیحی برایشان وجود ندارد. گزارش‌های یوفو به قدری افزایش یافته‌اند که به بخشی از فرهنگ عامه تبدیل شده‌اند و تئوری‌های توطئه‌ی مختلفی درباره‌ی آن‌ها به وجود آمده است. مشاهده‌ی یوفو نه‌تنها در ایالات متحده بلکه در سراسر جهان گزارش شده است که از شاخص‌ترین آن‌ها می‌توان به گزارش‌های بریتانیا، فرانسه و ایتالیا اشاره کرد.

بشقاب‌پرنده‌ها در بسیاری از مشاهدات عینی در سراسر جهان گزارش شده‌اند. تمام افراد به‌صورت مشترک درباره‌ی اشیای بیضی‌شکلی گزارش داده‌اند که با سرعت بسیار بالایی در آسمان حرکت می‌کردند. یکی از این گزارش‌ها که به شهرت بالایی رسید، حادثه‌ی بشقاب‌پرنده‌ی رازول است. در ماه ژوئن یا احتمالا اوایل جولای ۱۹۴۷، کشاورزی به نام ویلیام برازل شیء عجیبی در مزرعه‌ی رازول واقع در ایالت لینکلن کشف کرد. او متوجه بخش‌هایی از لاشه‌های درخشان هواپیما شد که از رشته‌های لاستیکی و قلعی ساخته شده بودند.

برازل تا آن زمان چیزی درباره‌ی بشقاب‌پرنده‌ها نشنیده بود. از طرفی مشاهدات عینی مختلفی در این باره نقل می‌شد؛ برای مثال در ۲۴ ژوئن همان سال خلبانی به نام کنت آرنولد از مشاهده‌ی ۹ شیء ناشناس خبر داد که مانند یک بشقاب‌پرنده روی آب در نزدیکی ماونت رینر واشنگتن حرکت می‌کردند. بر اساس تخمین‌های آرنولد، سرعت این اشیای پرنده به ۱۹۳۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسید؛ اما در آن زمان هیچ هواپیمایی وجود نداشت که با این سرعت پرواز کند. نیروی هوایی اعلام کرد هیچ هواپیمای آزمایشی یا موشک جدیدی با این توصیف‌ها منطبق نیست. این داستان به تیتر اول اخبار تبدیل و عبارت بشقاب‌پرنده از همان زمان متولد شد؛ درحالی‌که آرنولد اشیای پرنده را به شکل هلالی توصیف کرده بود.

اما با افزایش هیجان‌های عمومی در مورد روایت فوق، ارتش سعی کرد داستان بشقاب‌پرنده را کم‌ارزش جلوه بدهد. روز بعد و بلافاصله پس از رسیدن دانشمندان دولتی به صحنه‌ی حادثه، این خبر منتشر شد که قطعات و خرده‌ها در واقع بر اثر برخورد یک بالن هواشناسی با زمین پراکنده شده‌اند و به این ترتیب همه تصور کردند پرونده‌ی حادثه بسته شده است؛ اما حدس و گمان‌ها در سال‌های بعد افزایش یافتند و نتیجه‌ای قطعی برای این حادثه به دست نیامد.

بشقاب‌پرنده

مردان سبز کوچک تصوری بصری از فرازمینی‌هایی به شکل انسان‌های کوچک با پوست سبز و گاهی آنتن‌هایی روی سر هستند. این اصطلاح گاهی برای توصیف موجودات افسانه‌ای به کار می‌رود که برای هواپیماها یا دستگاه‌های مکانیکی مشکل‌ ایجاد می‌کنند. در کنار فرازمینی‌های سبز، گونه‌هایی با پوست خاکستری هم گزارش شده‌اند.

در طول اوج گزارش‌های یوفو و بشقاب‌پرنده در دهه‌ی ۱۹۵۰، اصطلاح مردان سبز کوچک برای اشاره به فرازمینی‌ها به اوج رسید. بر اساس یکی از گزارش‌ها، در سال ۱۹۵۵ دو مرد روستایی اهل کنتاکی مشاهده‌ی فرازمینی‌هایی به رنگ نقره‌ای را گزارش دادند که اندازه‌ی قد آن‌ها به ۱٫۲ متر می‌رسید. گزارش‌های مشابه این‌چنینی بسیار زیادند.

معتقدین به یوفو این حادثه را یکی از برجسته‌ترین و مستند‌ترین نمونه‌ها در تاریخچه‌ی یوفو می‌دانند؛ اما شک‌گراها می‌گویند چنین مواردی بیشتر به دلایل هیجانی یا تشخیص ندادن پدیده‌های طبیعی مثل شهاب‌وارها و جغدها رخ می‌دهند. برای بسیاری از افراد در فرهنگ عامه، عبارت مردان سبز کوچک یادآور حیات فرازمینی است. توصیف موجودات فرازمینی ده‌ها سال است به بخشی از فرهنگ داستان‌های علمی تخیلی تبدیل شده؛ اما هیچ مدرک مستقیم و محکمی از این موجودات به دست نیامده است.

مردان خاکستری کوچک

در ایران هم مانند کشورهای دیگر در دهه‌های گذشته، گزارش‌هایی از مشاهده‌ی اشیای پرنده‌ی ناشناس منتشر شد:

  • ۱۹۷۶: رویداد یوفوی تهران در سال ۱۹۷۶، گزارش راداری از یک شیء پرنده‌ی ناشناس (UFO) را روی آسمان تهران نشان داد. این رویداد به دلیل تداخل الکترومغناطیسی با یک هواپیمای نزدیک به یوفو اهمیت زیادی پیدا کرد. دو رهگیر جت اف ۴ به‌صورت مجزا از یکدیگر ارتباط خود را با نزدیک شدن به یوفو از دست دادند و پس از ترک یوفو از آن محل بازیابی شدند.
  • ۱۹۸۲: شب تابستانی ۱۹۸۲ در اصفهان، انعکاس بزرگی از یک شیء توسط هزاران نفر از مردم در آسمان رؤیت شد.
  • ۲۰۰۳:‌ در اوت ۲۰۰۳، دو جهانگرد یوفوهایی به رنگ سفید و زرد نزدیک به دریای خزر رؤیت کردند.
  • ۲۰۰۴: در تاریخ ۱۲ تا ۲۱ آوریل ۲۰۰۴، مجموعه‌ای از مشاهدات یوفو ثبت شد. یوفوها توسط هزاران نفر از افراد دیده شدند. مشخص نیست این مشاهدات، یوفو یا هواپیمای جاسوسی یا حتی سیاره‌ی زهره بودند. بسیاری از تصاویر یوفوهای ایران در این فاصله ثبت شدند که بسیاری از آن‌ها توسط گروه‌های یوفو برچسب ناشناس خوردند.
  • ۲۰۰۵: جهانگردی رؤیت یک یوفو را در نزدیکی مقبره‌ی کوروش گزارش کرد.
  • ۲۰۰۷: ناظران عینی در گفتگو با خبرگزاری فارس، از یوفویی درخشان سخن گفتند که صبح یک روز چهارشنبه با کوهستان بارز در کرمان برخورد کرده بود. به گفته‌ی مقامات، این شیء می‌تواند یک شهاب سنگ باشد. به گفته‌ی منبعی دیگر، این شیء احتمالا آتش‌سوزی با دودی عظیم بوده است و شهاب‌سنگی در کار نیست؛ اما شهاب‌سنگ‌ها معمولا به شکل توپ‌های آتشین در آسمان پدیدار می‌شوند و بخش زیادی از آن‌ها به دلیل فشار جوی از هم می‌پاشد و قبل از رسیدن به زمین کاملا می‌سوزند. در روزهای پیش‌تر از این حادثه، رویداد مشابهی در رفسنجان گزارش شده بود.

گزارش پنتاگون درباره‌ی فرازمینی‌ها

در سال گذشته، وزارت دفاع ایالات متحده (پنتاگون) ویدئوهایی از دو شیء پرنده‌ی ناشناس منتشر کرد که توسط خلبانان نیروی دریایی به ترتیب در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۱۵ ثبت شده بودند. در این ویدئوها اشیایی به شکل بشقاب‌پرنده دیده می‌شوند که با سرعت بالایی در هوا و روی اقیانوس حرکت می‌کنند.

با توجه به انتشار عمومی ویدئوها و بالا گرفتن حدس و گمان‌ها، پنتاگون تصمیم می‌گیرد با بررسی موارد مشاهده‌شده گزارشی شفاف در این باره منتشر کند. سرانجام پس از ماه‌ها تلاش و بررسی بیش از ۱۴۴ گزارش یوفو که بین سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۲۱ رخ دادند، این گزارش منتشر شد.

بر اساس گزارش پنتاگون تنها در یکی از گزارش‌های یوفو، ماهیت شیء ناشناس مشخص شد: شیء مذکور بالونی بزرگ در حال خالی شدن از باد بود. در این گزارش به منشأ‌های دیگری مثل پدیده‌های طبیعی نظیر بلورهای یخ و هواگردهای آمریکایی اشاره شده است؛ اما بسیاری از موارد گزارش‌شده به‌سختی قابل شناسایی بودند.

بسیاری از کارشناسان معتقدند جو و هیجانات ناشی از یوفو می‌توانند به این گزارش‌ها دامن بزنند؛ اما هیچ چیز دور از انتظار نیست و ممکن است فرازمینی‌ها واقعا از زمین بازدید کرده باشند. البته هیچ‌گونه مدرک محکمی برای این فرضیه وجود ندارد.

فیلم معروف به گوفست که در سال ۲۰۱۵ ثبت شد

امواموا

در اکتبر سال ۲۰۱۷ جرمی ناشناخته با ظاهری عجیب در منظومه‌ی شمسی دیده شد. این شیء که امواموا نامیده شد، تنها مدت کوتاهی در آسمان ظاهر شد و سپس به سفر خود به ستاره‌های دوردست ادامه داد. این شیء مسطح و سیگارمانند، شک ذهن بسیاری از اخترفیزیک‌دان‌ها و کارشناسان حوزه‌ی فرازمینی را به خود مشغول کرد. برخی از آن‌ها از جمله آوی لوئب این پرسش را مطرح کردند:

آیا امواموا را باید با پدیده‌های طبیعی که تاکنون دیده نشدند توصیف کرد یا آن را نتیجه‌ی فناوری فرازمینی در نظر گرفت که مانند یک بادبان خورشیدی یا بشقاب ارتباطی بسیار باریک عمل می‌کند.

امواموا رفتار عجیبی را از خود نشان داد. این جرم با وجود نزدیک شدن به خورشید هیچ‌گونه علامتی از خروج گاز را نشان نداد؛ بلکه در عوض شتاب آن افزایش گرفت. اما این جرم می‌تواند باقی‌مانده‌ی یک دنباله‌دار سرگردان غیر یکپارچه یا دنباله‌دار فراخورشیدی باشد. در جولای ۲۰۱۹ ستاره‌شناسان به این نتیجه رسیدند که امواموا به احتمال زیاد یک جرم طبیعی است و تعداد اندکی این جرم را نتیجه‌ی فناوری فضایی دانستند و شواهد اندکی برای پشتیبانی از ادعای خود دارند. بر اساس فرضیه‌ای دیگر در مارس ۲۰۲۱، امواموا می‌تواند بخشی از یک سیاره‌ی فراخورشید مشابه پلوتو باشد. حداقل تا جایی که می‌دانیم، امواموا اولین بازدیدکننده‌ی میان‌ستاره‌ای منظومه‌ی شمسی بود؛ اما آخرین نخواهد بود.

امواموا /Oumuamua

 فرازمینی‌ها در فرهنگ عامه

سال‌ها قبل در اواخر قرن نوزدهم، نویسندگان علمی تخیلی مانند اچ. جی. ولز به موضوعاتی مثل نفوذ فرازمینی‌ها و جنگ‌های بین سیاره‌ای پرداخته بودند. علاقه به فرازمینی‌ها و نفوذ آن در فرهنگ عامه از اواسط قرن بیستم با افزایش گزارش‌های منتسب به یوفو شدت گرفت. فرازمینی‌ها به موضوع داغی برای رمان‌ها و فیلم‌های علمی تخیلی و کتاب‌های مصور تبدیل شدند. بسیاری از این آثار مثل مجموعه فیلم‌های بیگانه (۱۹۷۹-۱۹۹۲)، روز استقلال (۱۹۹۶) و حمله‌ی مریخی‌ها (۱۹۹۶) به حمله‌ و دشمنی فرازمینی‌ها با ساکنین زمین اشاره داشتند؛ درحالی‌که برخی دیگر مثل E.T (۱۹۸۲) به صلح‌دوستی فرازمینی‌ها با مردم زمین اشاره کردند.

موضوع فرازمینی‌ها در رسانه تأثیر چشمگیری بر افکار عمومی گذاشت و هواداران زیادی را به سمت خود جذب کرد. تا جایی که بسیاری از مرد فرازمینی‌ها را مانند فیلم‌ها و سریال‌های علمی تخیلی تصور می‌کنند؛ درحالی‌که این تصور فرسنگ‌ها با واقعیت فاصله دارد.

فرازمینی‌ها در فرهنگ عامه

تصویر سمت راست: صحنه‌ای از فیلم بیگانه (۱۹۷۹)، در این فیلم فرازمینی‌ها موجوداتی متخاصم هستند. تصویر سمت چپ: صحنه‌ای از فیلم E.T که در سال ۱۹۸۲ ساخته شد. در این فیلم فرازمینی‌ها ماهیتی دوستانه دارند

سخن پایانی

انسان صدها سال است برای پاسخ به این پرسش تلاش می‌کند: آیا ما تنها هستیم؟ بسیاری معتقدند با وجود صدها میلیارد کهکشان و ستاره و منظومه‌ی سیاره‌ای بعید است انسان تنها موجود هوشمند و دارای تمدن در کل کیهان باشد. برخی دیگر معتقدند یافتن تمدنی زنده با فناوری پیشرفته‌ی مشابه انسان یا فراتر از آن حداقل در فاصله‌ای نزدیک میسر نخواهد شد و انسان برای کشف چنین تمدنی باید سال‌ها صبر کند.

فرضیه‌های علمی و تئوری‌های توطئه همه به موجوداتی در آن سوی کیهان یا منظومه‌ی شمسی اشاره دارند و این احتمال را مطرح می‌کنند که شاید فرازمینی‌ها زمانی از زمین بازدید کرده باشند. با توجه به مقیاس عظیم فضا زمان، حتی اگر تمدنی بخواهد کل کهکشان را به تصرف خود درآورد با فناوری مشابه زمین به چند میلیون سال زمان نیاز دارد. منظومه‌ی شمسی نسبت به منظومه‌های ستاره‌ای دیگر در راه شیری جوان‌تر است؛ پس اگر ساکنانی در منظومه‌های کهن‌تر وجود داشته باشند باید تاکنون زمین را فتح می‌کردند. به هر حال تلاش‌ها و پرسش‌ها در این زمینه ادامه دارند و مؤسسه‌های مثل SETI در تلاش‌اند با دریافت سیگنال‌های فرازمینی آثاری از تمدن‌های پیشرفته‌ی هوشمند پیدا کنند.

منبع: زومیت